سالها پیش در یکی از مدارس، پسربچهای بود به نام جعفر که همیشه با لباسهای چرک در مدرسه حاضر میشد. هیچکدام از معلمان او را دوست نداشتند.
روزی خانم احمدی مادرش را به مدرسه خواند و درباره وضعیت پسرش با وی صحبت کرد. اما مادر بجای اصلاح فرزندش تصمیم گرفت که به شهر دیگری مهاجرت کند،
بیست [...]
جعفر - ملکانه
↧
↧
Trending Articles
More Pages to Explore .....